مرسانامرسانا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

تنها بهانه زنده بودن ما مرسانا

بدون عنوان

1392/3/21 22:47
نویسنده : مامان سعیده
69 بازدید
اشتراک گذاری

امروز دوشنبه هم  من صبح زود از خواب بیدار شدم ولی شما و بابایی خواب  بودید  دلم نیومد بیدارتون کنم   رفتم  رستوران براتون چایی و صبحونه گرفتم آوردم اتاق وقتی بیدار شدید صبحونه نوش جون کردید و رفتیم  بیرون ناهار هم  کباب بناب گرفتیم  و رفتیم  توی  یه پارک   نزدیک مسیری که می خواستیم بریم  سامان   نشستیم ناهار که خوردیم  حرکت کردیم به سمت  سامان  که بریم و پل زمان خان رو ببینیم  -تقریبا  یک ساعت توی راه بودیم و شما کل راه رو خوابیدی   و اونجا بیدار شدی  --واقعا   قشنــــــــــــــگ بود --تو هم کلی  کیفـــــــــــــــــــــــــــــــ  کردی و آبو آبو   می گفتی

اینم چند تا عکس از پل زمان خان

 

بعد از دیدن پل زمان خان  رفتیم سمت شهرکرد     بام ایران   خیلی  شهر   قشنگی بود

برگشتن هم رفتیم باغبهادران  که واقعا قشنگ بود

باغبهادران عکس گرفتیم  ولی خیلی تار شده    به خاطر همین نذاشتم ولی بابا   چند تا فیلم  خیلی خوب گرفته -

نزدیکای  ساعت  8 هم بود  که رسیدیم اصفهان

آخر شب هم تمام وسایلمون رو جمع کردم با کمک بابا بردیم توی ماشین که صبح معطل نشیم

صبح هم بعد از خوردن صبحانه  حرکت کردیم به سمت شیراز

آخر سر هم میخوام یه تشکر  از بابایی کنم 

خیلی خیلی سفر  خوبی بود  و کلــــــــــــــــــــــــــــی بهمون خوش گذشت

دست بابایی عزیز و مهربون هم درد نکنه  که  تمام سعی و تلاشش رو می کنه که همیشه   همه جا به ما خوش بگذره

 محمدم ایشالا همیشه سلامت باشی و سایه سر من و مرسانامون

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)