بدون عنوان
پنج شنبه و جمعه هفته قبل رفتیم جم مادر جون و بابا جون نبودن ( جاشون خیلیییییییی سبز بود ) رفتیم خونه دایی آرمان و میثم
توقتی الینا رو میبینی انگار دنیا رو بهت دادن خیلییییییییی خوشحال میشی و حسابی با هم بازی میکنین--البته عاشق بچه ها هم هستی
عصر توی حیاط کلی با هم بازی کردید
الینا هم سعی می کرد کفش شما رو بپوشه
زن دایی یه لباس محلی برا الینا دوخته بود که من اون رو تنت کردم و ازت عکس گرفتم
این دو روز هم خیلی خوش گذشت و جمعه غروب برگشتیم خونمون -
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی