مرسانامرسانا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

تنها بهانه زنده بودن ما مرسانا

بدون عنوان

1392/3/21 21:59
نویسنده : مامان سعیده
73 بازدید
اشتراک گذاری

امروز شنبه  بیدار که  شدی  دخملم رو بردیم  باغ پرندگان  --وای مرسانا  خیلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی ذوق  کردی از دیدن پرنده ها 

البته اولش زیاد   نزدیکشون نمیرفتی  ولی بعد کلی دنبال پرنده ها  میدویدی و بازی می کردی

چندتا عکس از باغ پرندگان رو برات میذارم

 

دخترم  تاج سرم

 دخملم  وبابایی

من و مرسانام

 

الهی فدات بشم که روز به روز به مامان وابسته تر میشی  --خونه که هستیم همش میای و دستت رو حلقه می کنی دور گردنم و بوسم می کنی   یا میای پاهام رو محکم  میگیری که ازت دور نشم و کنارت بایستم  توی  باغ پرندگان یا توی بغلم بودی زمین هم که میذاشتمت زودی میومدی و محکم پای مامان رو می گرفتی-

الهی که  من  فدات بشم نفسم

عصر هم رفتیم  سی و سه پل

 

بعد از  سی و سه پل هم  رفتیم   نقش جهان  و  درشکه سواری

اولش ترسیدی  ولی بعد  همش می خواستی بری کنارشون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله سمیه
23 خرداد 92 17:15
الهی من فدای تو چه کار کنم برای تو خیلی دوستت دارم ایشالله همیشه به سفر
فدای آبجی نازمم بشم ایشالله همیشه خوش باشید در کنار داداش محمدم.....



مرسی عزیزم

آریسام رو ماچ مالش کن