مرسانامرسانا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

تنها بهانه زنده بودن ما مرسانا

بدون عنوان

1392/4/8 18:11
نویسنده : مامان سعیده
110 بازدید
اشتراک گذاری

مرسانای نازم  ببخش مامانی که زود به زود نمیام برات بنویسم  اخه شما  هر چی بزرگتر میشی کنجکاو تر هم میشی  به خاطر همین باید هر روز بیشتر از قبل مراقبت باشم تا خدایی نکرده به خودت آسیبی نرسونی گلم --اگه یه ثانیه ازت غافل بشم با صحنه های مختلفی مواجه میشم  مثل این نمونه

البته فدای یه تااااااااااااااار موی دخترم تنت سلامت باشه

الان که دارم برات می نویسم ناهارت رو نوش جون کردی توی صندلی راحتیت نشستی  داری پنگول میبینی

مامانی  تازگیا  بهت  مفهوم بالا رو یاد دادم -  تا میری بالای  مبلا  میگی ماماااااان بایا ( الهی دورت بگردم که چققققققققققد  بامزه میگی ماماااااااااااااااااان  --ا دوم رو خیلیییییییی میکشی ) یعنی مامان من رفتم بالا

یا وقتی در  قفس بلبلا رو به  خاطر دخترمون چند دقیقه ای باز میکنیم ( آخه خیلیییییییی دوست داری) تا میرن بالای کمد یا روی ساعت  بهت میگیم  مرسانا توتو  کجاست میگی بایا  آفــــــــــــــــــــــــرین دختر باهوشم --هزار ماشالا

2 تا  رنگ هم بهت یاد دادم   زرد و سبز

رنگ ها رو با دو تا  وسیله که خیلی دوستشون داری یادت دادم که بهتر توی ذهنت بمونه  یکی دمپایی رو فرشی خودمه که همیشه  پات میکنی  و توی خونه میچرخی

میگم مرسانا دمپایی مامان چه رنگیه میگی  دز    یعنی   زرد

یکی توپته که  مادر بزرگ(مامان مادر جون) برات خریده --میگم مرسانا توپت چه رنگیه میگی تبز یعنی سبز

چند تا  چیزایی که بلدی رو برات می نویسم --( 1سال و نیمگی )

میگم اسم بابات چیه   ؟ میگی ممد ---دردت به جونم که د  رو هم تلفظ میکنی

اسم مامانت چیه  ؟ میگی  مامان

اسم خودت چیه  میگی من 

اسم عموت چیه  ؟ مهنی  یعنی مهدی

بابا کجاست ؟ میگی کار  یعنی رفته سر کار

میگم بگو 123   میگی  دو ته

این روزها عاشق موز شدی  --بهت اسم موز رو هم یاد دادم  --میگم  چی می خوری؟ میگی موز

راستی تاب تاب عبایی  کدا من  نازییییییی   رو هم بهت یاد دادم  همون تاب تاب عباسی خدا منو نندازی 

 بهت یاد دادم  به پتوت میگی  پت     فتحه  روی پ  و ت 

هرچیزی می افته رو میگی  آتود 

به تلفن  و  موبایل و آیفون  خونه  هم میگی علی  --یعنی با باباجون علی صحبت میکنی -( اوایل  موبایل رو میدادم دستت میگفتم با بابا علی صحبت کن  دیگه یاد گرفتی و تا گوشی تلفن یا موبایل رو میبینی میگی علی )

به کفش میگی تپس

به تمام نی نی ها میگی آنی  یعنی آنیل

به پسرا هم میگی داداش

به بستنی  میگی ببتی

و خیلییییییییییییی   چیزای دیگه که توی دفترت یادداشتشون کردم

جونم برات بگه دخترم  دیگه یه خانـــــــــــــــــــــــــــــــــم  شدی  برا خودت  --چقد روزگار زود میگذره

و من در شگفتم از خلقت خدای مهربونم  --همین دیروز بود که منتظر یه تکون از سوی تو بودم

و الان دخترکم داره بزرگ میشه     هزار ماشالا

تو رو خدا ببین چقد نااااااااااااااااااز  و کوچولوووووووووو  بودی --ایشالا  120 ساله بشی  عزیز مادر

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله سمی
9 تیر 92 11:42
دورتو بگردممممم عزیزممم خیلی دلتنگتم


مرسی خاله جونممممممممم