مرسانامرسانا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

تنها بهانه زنده بودن ما مرسانا

بدون عنوان

مرسانا جونم جند روزیه می خوام بیام برات بنویسم ولی اصلااااااا وقت نمیکنم -الان هم تو خوابیدی و من خیلییییییییی دلتنگت شدم آخه خیلی  زود خوابیدی فدات بشم که داری روز به روز بزرگتر و خانم تر میشی  --هر چی که بهت میدیم میگی مسیییییی آفریـــــــــــــــــــــــن دختر خوشکلم بعضی اوقات یادت میره که بگی مسییییییییییی   به خاطر همین خودم سریع میگم مسییییییییی و تو یادت میاد و تشکر میکنی  ،  هر موقع هم تو به ما چیزی میدی  ما با زبون خودت (مسیییییییی )  ازت تشکر می کنیم تا اون روز نمیدونم رفتی چی برام آوردی  گفتی مامان بیا --منم ازت گرفتم  ولی چون سرگرم خوندن قرآن بودم  فراموش کردم تشکر ک...
16 مرداد 1392

بدون عنوان

به نظر شما درصد بارش مهربانی  در چشمان بابایی محمد در عکس  زیر  چقدر است ؟ من که می گویم بی نهایت ...   آدمیزاد است دیگر ... با همین چیزا  امید به زندگی   را در خود به بی نهایت میرساند  و دلخوش میشود   با دیدن سلامتی   عزیزانش   خوب بودنشان  ،حتی اگر  با زبون روزه  و تشنگی فراوان خونه رو مثل یه دسته گل کنی   ولی دخترکت   در یک چشم به هم زدن  دوباره تمام خانه را با اسباب بازیهایش فرش کند و یا  با بیسکوییتی  که در دست دارد و  یک میلیمترش رادر دهانش نمی گذارد و فقط دردست  گرفته فشارش میدهد  و در...
3 مرداد 1392

بدون عنوان

فقط  و   فقط   دختر دارها میدانند  دیدن موهای  ژولیده و در هم و برهم    دخترکت که تازه از خواب بیدار شده چه قندی در دل آب میکند مرسانای نازم توی این عکس یازده  ماهشه    و این  امروز مرسانام خدایا  شکرت   ...
3 مرداد 1392

بدون عنوان

دیروز  دخترک  من  مهمون داشت   کی ؟    باران و  مرسانای من  خوشحال از آمدن باران حسااااااابی  توی این 2 ساعت با هم بازی کردید --بعد هم خاله حدیثه اومد دنبال باران و باران هم گریههههههههههههههه که نمیام مرسانا و باران به روایت  تصویر             ...
3 مرداد 1392

بدون عنوان

مرسانای 7 ماهه ی  ما     مرسانای  1 سال و 7 ماهه ی  ما     ایشالا  120 ساله بشی عزیز دل  مامان و بابا     ماشالا  یادتون نره هااااااااااااااااااا ...
31 تير 1392

بدون عنوان

 این روزهای  دخملی         بازی جدید  دخترکم       ترجیح میدم  این وسایل همیشه همین جا بمونه  ، آخه  هر چی من جمع میکنم   توی یه چشم به هم زدن باز همشون میان روی تردمیل   اینجا هم تقریبا ساعت 1  شبه  و دخملی خوابش نمیاد ...
31 تير 1392